فرصت طلایی «مشارکت مردم» در توسعه طلای سیاه
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۸۷۸۱۸
مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکرد، اما با تصویب ماده 15 برنامه هفتم توسعه در جهت مشارکت توان بخش خصوصی و سرمایه مردم در توسعه میادین مشترک، این انحصار شکسته و بستر مناسب اعطای مجوز دولت در این زمینه به بخش خصوصی فراهم شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کشورهای در حال گذار مانند ایران که با چالشهای منابع محدود و نیازهای گسترده اقتصادی روبهرو هستند، نمیتوانند تمام بخشهای اقتصادی خود را به طور همزمان توسعه دهند. در این میان، تمرکز بر صنعت نفت به عنوان یک بخش کلیدی میتواند استراتژی مؤثری برای تحریک رشد و توسعه پایدار باشد. توجه و سرمایهگذاری در این بخش نه تنها منجر به افزایش درآمدهای دولت میشود، بلکه با ایجاد فرصتهای شغلی و ارتقای دانش فنی، به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کمک شایانی میکند. توسعه صنعت نفت و گاز با رویکرد مشارکتی و شفاف میتواند به عنوان یک اهرم قدرتمند برای ارتقای سطح زندگی مردم و تقویت استقلال اقتصادی کشور عمل کند. با تعیین سیاستهای مناسب و اجرای برنامههای تشویقی برای سرمایهگذاری در این بخش، میتوان از پتانسیلهای نهفته آن برای دستیابی به یک توسعه پایدار و همهجانبه بهرهبرداری کرد. با اینکه صنعت نفت و گاز ایران پتانسیل زیادی برای رانندگی توسعه اقتصادی و صنعتی در کشور دارد، شرکت ملی نفت ایران همچنان به عنوان تنها بازیگر در عرصههای اکتشاف، تولید و صادرات نفت و گاز، نقش انحصاری خود را حفظ کرده است. این وضعیت انحصاری در ماده 15 برنامه هفتم توسعه به پایان رسید و باز شدن این بخش به رقابت و مشارکتهای گستردهتر و اعطای مجوز بهرهبرداری به بخش خصوصی به تسریع رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک شایانی خواهد کرد. با خارج شدن توسعه صنعت نفت و گاز از حالت انحصاری، شاهد باز شدن درهای این صنعت به روی بخش خصوصی و سرمایههای مردمی خواهیم بود. با تسهیل اعطای مجوز بهرهبرداری از میادین به بخش خصوصی در برنامه هفتم توسعه قدم اول توسعه اقتصاد و به خصوص بالادست صنعت نفت و گاز با کمک بخش غیردولتی و تمرکز بر مشارکت بخش خصوصی و مردمی اقتصاد فراهم شده است.
حال برای بهره بردن از تمامی عواید این توسعه باید بر مدل مشارکت مبتنی بر جذب سرمایههای خرد مردمی نیز تمرکز کرد. شرکت سهام عام پروژه بستر مناسبی است که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن برای عموم مردم را به ارمغان میآورد. برای دستیابی به فرصتهای توسعهای با مشارکت خرد مردمی در منابع سرشار نفت و گاز کشور، لازم است ساختارهای موجود تأمین مالی در صنعت نفت شکسته و به سمت مدلهای توسعه مشارکت سرمایههای خرد مردمی سوق داده شود. این مدلها باید به گونهای طراحی شوند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی در پروژههای بزرگ نفتی و گازی را فراهم آورند و از این طریق، درآمدها و منافع حاصل از این منابع به طور گستردهتری بین جامعه توزیع شود. برای مشارکت مؤثر مردم در صنعت نفت باید تدابیری اتخاذ شود تا محدودیتهای قانونی و بوروکراتیک کاهش یابند. قوانین جدیدی باید تصویب شوند که اجازه دهند بخش خصوصی و سرمایهگذاران خرد به راحتی و با اطمینان خاطر در این صنعت سرمایهگذاری کنند. این امر نیازمند تضمینهایی است که ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد و بازگشت سرمایه را در یک بازه زمانی معقول و قابل پیشبینی امکانپذیر کند.
مشارکت مردم در صنعت نفت میتواند به تحقق اقتصادی متوازن و پایدار منجر شود، جایی که هر شهروند میتواند به طور مستقیم از منافع طبیعی کشور بهرهمند شود. این مدل توسعه مشارکتی نه تنها به رشد اقتصادی کمک میکند، بلکه به تقویت حس مالکیت ملی و افزایش شفافیت در مدیریت منابع کمک شایانی خواهد کرد.
در آینده با توجه به چالشهای زیستمحیطی و افزایش تمایل به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، اهمیت نفت ممکن است تغییر کند. با این حال تا زمانی که جهان به طور کامل به سمت انرژیهای پاک حرکت نکرده است، نفت همچنان به عنوان یک منبع کلیدی انرژی باقی خواهد ماند. برای ایران، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین و افزایش بهرهوری در استخراج و استفاده از نفت میتواند به ایجاد مزیتهای رقابتی در عرصه جهانی کمک کند.
از همین رو نیز به کارگیری توان بخش خصوصی به عنوان توسعهدهنده میدان به همراه جذب سرمایههای خرد مردمی به عنوان سرمایهگذار و سهامدار اصلی توسعه میادین کشور، با ترکیب استفاده حاکمیت از ظرفیت ماده 15 برنامه هفتم توسعه در کنار اعطای سهام ممتاز سودی به مردم در قالب شرکت سهام عام پروژه تحقق خواهد یافت.
مسیر مردمیسازی توسعه میادین مشترک با بستر مناسب
محمد حبیبی، کارشناس حوزه سیاستگذاری اقتصادی در رابطه با اهمیت به کارگیری سرمایههای خرد مردمی و توان بخش خصوصی در بالادست صنعت نفت و گاز به «جوان» میگوید: «یکی از رویکردهای مهم در بهینهسازی بهرهبرداری از منابع نفتی، توسعه مشارکتی صنعت نفت است. این رویکرد، نه تنها به معنای جذب سرمایههای خارجی و خصوصی است، بلکه به معنای درگیر کردن جامعه و سرمایههای خرد مردمی در این صنعت حیاتی است. تجربه نشان داده است هرچه مردم بیشتر در فرآیندهای اقتصادی مشارکت داشته باشند، نتایج به دست آمده شفافتر و پایدارتر خواهد بود. برای ایران که بخش عمدهای از اقتصاد آن به صنعت نفت وابسته است، مشارکت عمومی میتواند نه تنها به توزیع عادلانهتر ثروت کمک کند، بلکه باعث افزایش نظارت عمومی بر این صنعت شود و در نتیجه به کاهش فساد و افزایش کارایی کمک کند.»
وی ادامه میدهد: «فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم میتواند از طریق ابزارهای مالی نوین مانند اوراق بهادار شده سهام پروژههای نفتی، صندوقهای سرمایهگذاری مختص به انرژی یا حتی مدلهای مشارکتی مستقیم در پروژهها فراهم شود. این نوع سرمایهگذاریها نه تنها امکان پذیرفتن ریسکهای متناسب با پتانسیل بازگشت سرمایه را به سرمایهگذاران میدهد، بلکه این اطمینان را به آنها میدهد که در رشد و توسعه اقتصادی کشورشان شریک هستند. برای مثال، از طریق مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند انتظار داشته باشند که سرمایهگذاریهایشان در پروژههای نفتی، علاوه بر کمک به اقتصاد کشور، بازده مالی مناسبی نیز داشته باشد.»
این کارشناس اقتصادی با اشاره به تغییر نقش دولت در زمینه توسعه بالادست صنعت نفت و گاز به سمت رگولاتور توسعه میگوید: «با توسعه مشارکت مردمی، دولت میتواند نقش خود را از یک تأمینکننده و مدیر انحصاری به ناظر و تسهیلکننده تغییر دهد. این تغییر نقش به دولت اجازه میدهد تا بر رعایت استانداردهای زیستمحیطی، اخلاقی و اقتصادی در پروژههای نفتی نظارت بیشتری داشته باشد، در حالی که از نظر مالی ریسک کمتری متحمل میشود. بدین ترتیب، توسعه پایدار و بهینهسازی منابع نفتی کشور در یک چارچوب شفاف و پاسخگو میسر میگردد که در آن منافع ملی و مردمی به طور متوازن در نظر گرفته شدهاند.»
وی با اشاره به بستر جذاب و ابزار مناسب جذب سرمایههای خرد مردمی در تأمین مالی مبتنی بر شرکت سهام عام پروژه تصریح میکند: «مدلهای نوین تأمین مالی مانند «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود» و «سهام ممتاز» با جذب سرمایههای خرد مردمی و فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری مستقیم در پروژههای نفتی به افزایش شفافیت، کاهش فساد و توسعه عادلانه منابع کمک میکنند. مردم ایران با سرمایهگذاری در این پروژهها نه تنها به طور مستقیم در تولید ثروت ملی سهیم خواهند شد، بلکه فعالانه در روند توسعه کشور نیز مشارکت خواهند داشت.»
حبیبی در پایان خاطرنشان میکند: «راهبردهای «شرکت سهام پروژه» و استفاده از «سهام ممتاز» به گونهای طراحی شدهاند که امکان سرمایهگذاری مستقیم مردمی را در پروژههای بزرگ نفتی فراهم میآورند که این خود نه تنها مشارکت عمومی را افزایش میدهد، بلکه به توزیع عادلانهتر ثروت نیز کمک میکند. در مدل «شرکت سهام پروژه با تضمین کف سود»، سرمایهگذاران میتوانند با خیالی آسوده در صنعت نفت سرمایهگذاری کنند، چراکه تضمینی برای بازگشت سرمایه در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر «سهام ممتاز» به سرمایهگذاران امکان میدهد که علاوه بر سود، در تصمیمگیریهای مربوط به پروژهها نیز نقش داشته باشند و از مزایای اداری و مالی خاصی بهرهمند شوند.»
عبور از توسعه محدود دولتی میادین مشترک کشور با تکیه بر ورود توان و سرمایه مردمی
زهرا فلاحی، کارشناس انرژی در رابطه با انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین کشور به «جوان» میگوید: «توسعه و تولید میادین نفت و گاز نیازمند سرمایهگذاری، تخصص و فناوری قابل توجهی است. از لحاظ تاریخی، شرکت ملی نفت ایران انحصار صنعت ایران را در اختیار داشت و تمامی جنبههای اکتشاف، تولید و صادرات را کنترل میکرد. این کنترل متمرکز رقابت، نوآوری و کارایی را در صنعت محدود کرد. علاوه بر این نقش دولت در تعیین سهمیهها و قیمتهای تولید اغلب به ناکارآمدی و انحراف بازار منجر میشد.»
وی میافزاید: «با این حال، با تصمیم اخیر برای شکستن انحصار و اجازه دادن به شرکتهای بخش خصوصی برای رقابت برای توسعه میادین نفت و گاز، صنعت برای رشد و توسعه قابل توجهی آماده است. این حرکت نه تنها باعث ارتقای رقابت و کارایی میشود، بلکه فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاری، انتقال فناوری و ایجاد شغل باز میکند. یکی از مزایای کلیدی باز کردن بخش نفت و گاز به روی مشارکت بخش خصوصی، پتانسیل افزایش اکتشاف و توسعه میادین جدید است. شرکتهای خصوصی فنآوریهای نوآورانه، تخصص و سرمایه را با خود به ارمغان میآورند که میتواند به باز کردن پتانسیل ذخایر دستنخورده کمک کند. این به نوبه خود میتواند باعث افزایش سطح تولید، افزایش درآمد برای دولت و ایجاد فرصتهای شغلی برای جمعیت محلی شود.»
این کارشناس انرژی در رابطه با مزیتهای شکسته شدن انحصار شرکت ملی نفت در توسعه میادین نفت و گاز کشور میگوید: «علاوه بر این اجازه مشارکت بخش خصوصی در صنعت نیز میتواند باعث بهبود کارایی و مقرون به صرفه شود. شرکتهای خصوصی اغلب چابکتر هستند و به شرایط بازار پاسخ میدهند که میتواند منجر به تصمیمگیری سریعتر و اجرای پروژه شود. این میتواند باعث کاهش هزینههای تولید و نتایج بهتر پروژه شود که در نهایت به نفع ذینفعان و کل اقتصاد است. این تغییر نه تنها به تقویت پایداری صنعت نفت کمک میکند، بلکه اطمینان میدهد که منافع حاصل از منابع طبیعی به صورت شفاف و عادلانه بین تمامی ذینفعان توزیع میشود و زمینهساز شکلگیری یک صنعت نفت و گاز پویا، شفاف و بهینه در ایران شود. این تحول، در راستای بهبود شرایط اقتصادی کشور و افزایش استقلال اقتصادی در برابر فشارهای خارجی، بسیار حیاتی است، بنابراین توسعه مشارکتی صنعت نفت با درگیر کردن بخش خصوصی و سرمایههای مردمی میتواند راهکاری برای کاهش وابستگی به بودجههای دولتی و افزایش شفافیت و کارآمدی در این صنعت باشد. ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری برای عموم مردم که به افزایش ثروت و بهبود شرایط اقتصادی کمک میکند، باعث میشود افراد بیشتری از منافع اقتصادی ناشی از منابع نفتی بهرهمند شوند.»
وی ادامه میدهد: «دولت موظف است که نه تنها از منظر قانونی، بلکه در عمل نیز اطمینان حاصل کند که منافع سرمایهگذاریها به صورت کارآمد و بدون هیچ تأخیری به سرمایهگذاران بازگردانده شود. این اطمینان میتواند از طریق اجرای سیاستهای حمایتی که به سرعتبخشیدن به پیشرفت پروژهها کمک میکنند و همچنین توسعه ساختارهای نظارتی مؤثر برای کنترل دقیق عملکرد پروژهها تضمین شود. با پیادهسازی چنین رویکردی، دولت نه تنها تعهد خود را به تقویت رشد و توسعه اقتصادی کشور نشان میدهد، بلکه گامهای محکمی نیز به سوی توسعه پایدار و درگیر کردن شهروندان در فرآیندهای اقتصادی مینهد.»
وی در پایان میگوید: «با وجود پتانسیل بالای صنعت نفت و گاز ایران برای توسعه اقتصادی و صنعتی، شرکت ملی نفت ایران همچنان به صورت انحصاری در بخشهای اکتشاف، تولید و صادرات فعالیت میکند. این وضعیت انحصاری با توجه به نیاز به تنوعبخشی و مدرنسازی منابع فرصتی است برای گشودن صنعت نفت به رقابت و مشارکت بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای مردمی که میتواند به شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی و افزایش کارآمدی صنعتی کمک کند. شرکت سهام عام پروژه به عنوان بستری کلیدی عمل میکند که مشارکت عمومی در سرمایهگذاریها را ممکن میسازد. این مدل تأمین مالی به عنوان ابزار اصلی برای جذب سرمایههای خرد مردمی به سوی پروژههای عظیم و استراتژیک عمل میکند و با استفاده از ابزارهای حاکمیتی که در اختیار دولت قرار دارد، امکان فراهم آوردن فرصتهای سرمایهگذاری جذاب و مطمئن را برای عموم مردم به ارمغان میآورد.»
منبع: جوان
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: بخش خصوصی نفت ایران نفت ایران جذب سرمایه های خرد مردمی سرمایه گذاری مستقیم شرکت سهام عام پروژه بخش خصوصی و سرمایه شرکت ملی نفت ایران برنامه هفتم توسعه پروژه های نفتی مشارکت بخش خصوصی سرمایه گذاری سرمایه گذاری ها تولید و صادرات ایجاد فرصت برای عموم مردم توسعه اقتصادی صنعت نفت و گاز افزایش شفافیت سرمایه گذاران توسعه مشارکت مشارکت عمومی توسعه پایدار توسعه میادین اقتصادی کشور توسعه اقتصاد بهره برداری رشد و توسعه پروژه ها صنعت نفت سهام ممتاز تأمین مالی اعطای مجوز نه تنها مدل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۸۷۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعاونیهای تولید؛ مصداق مشارکت مردم در اقتصاد
بدون شک تعاونیها یکی از الگوهای مطلوب رشد تولید با مشارکت مردم هستند. با ایجاد هماهنگی در فرایندهای تولید و توزیع، تعاونیها میتوانند به بهرهوری بیشتری در استفاده از منابع و کاهش هزینهها کمک کنند. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، رهبر انقلاب در دیدار کارگران با اشاره به وظایف مسئولان برای تحقق شعار سال 1403، «جهش تولید با مشارکت مردم» ایجاد تعاونیهای تولید را یکی از اقدامات لازم در این زمینه دانستند: «ما گفتیم «جهش تولید با مشارکت مردم». «مشارکت مردم» چه جوری [حاصل] میشود؟ این سؤال است دیگر. حالا یک نفری فرض کنید که مایل است در جهش تولید شرکت کند؛ چه جوری شرکت کند؟ چه کسی باید به او یاد بدهد؟ حرف من این است. یکی از وظایف مهمّ مسئولین این است که بنشینند زمینههای حضور مردم و مشارکت مردم در تولید را، در کار تولیدی را تبیین کنند و زمینهها را آماده کنند. حالا مثلاً یکیاش تعاون است، ایجاد شرکتهای تعاونی تولید.» 1403/02/05
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در یادداشتی به قلم آقای رضا موسایی، کارشناس مسائل اقتصادی به بررسی نقش تعاونیهای تولید در اقتصاد و تحقق مشارکت مردم در جهش تولید پرداخته است.
از منظر حضرت آیتالله خامنهای انقلاب اسلامی، یک ساخت سیاسی سلطنتی را در هم شکست و مردمسالاری را جایگزین آن کرد؛ این انقلاب، یک نظام دستنشانده و ذلیل در مقابل قدرتها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متّکی به عزّت ملّی را جایگزین آن کرد.
بنابراین به دلیل چارچوب مردممحور نظام جمهوری اسلامی، حرکت و رشد اقتصادی این نظام نیز باید مردممحور باشد. رهبر انقلاب پیشتر بارها اهمیت «مشارکت مردم» در تولید و اقتصاد را یادآور شده بودند اما در شعار سال 1403 بهطور ویژه بر جایگاه مردم در نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران تأکید شد.
بدون شک تعاونیها یکی از الگوهای مطلوب رشد تولید با مشارکت مردم هستند. با ایجاد هماهنگی در فرایندهای تولید و توزیع، تعاونیها میتوانند به بهرهوری بیشتری در استفاده از منابع و کاهش هزینهها کمک کنند. رهبر انقلاب معتقدند تعاونیها پدیدهی بسیار مطلوبی برای اقتصاد ایران هستند؛ سرمایههای خُرد را جمع میکنند، تکتکِ افراد را توانمند میکنند، اشتغالِ فراوان ایجاد میکنند؛ بعد اگر بشود این تعاونیها را شبکهسازی کرد، در یک شبکهای جمع کرد، یک مجموعههای عظیمی به وجود میآید.
تعاونیها در تجربهی جهان
مهمترین هدف سیاستهای توسعه در کشورها، رشد تولید ناخالص داخلی است. به همین جهت هر نوع سیاست و اقدامی در چارچوب برنامههای توسعه اقتصادی، باید به رشد تولید بینجامد. به جهت همین نقش تعاونیها در ایجاد رشد اقتصادی پایدار است که سهم شرکتهای تعاونی و مخصوصاَ تعاونیهای تولیدی در فرآیند توسعه اقتصادی اهمیت مییابد. در سال 1844 در شهر لنشکر رشدال انگلستان شرکت تعاونی رشدال بین 28 نفر انگلیسی تأسیس شد. هدف از تأسیس فروشگاه مواد غذایی و البسه، تهیه ساختمان برای کمک به اعضا شرکت، تهیه کار جهت اعضا بیکار و رفع سایر نیازها بود.
از نظر تعداد تعاونیها، پنج کشور نخست به ترتیب عبارتند از: ایران، آمریکا، کانادا، استرالیا و انگلستان. ایران با حدود 100 هزار تعاونی و آمریکا با حدود 40 هزار تعاونی در صدر جدول قرار گرفتهاند. مطابق آمارها 12درصد کل جمعیت جهان دستکم در یکی از سه میلیون تعاونی ثبت شده در جهان عضو هستند. این سه میلیون تعاونی، برای 10 درصد از جمعیت شاغلان جهان، فرصت شغلی ایجاد کردهاند. گزارش اشتغال و تعاونی سال 2017 اتحادیه بینالمللی تعاون، بر اساس آمارهای سال 2014 عنوان میکند که 300 میلیون نفر در تعاونیها یا مرتبط با تعاونیها در جهان مشغول بهکار هستند و در مجموع چیزی حدود 1 میلیارد و سیصد میلیون نفر عضو و شاغل در بخش تعاونی وجود دارد.
از سوی دیگر، طبق گزارش اتحادیه بینالمللی تعاون از سهم 300 تعاونی برتر جهان در گردش مالی سال 2018، به ترتیب بخش بیمه با 33.7 درصد، بخش کشاورزی با 33.3 درصد، بخش خدمات با 19.7 درصد، بخش مالی و بانکی با 8 درصد، بخش صنعت با 3 درصد و سایر بخشها با کمتر از 2 درصد بیشترین گردش مالی تعاونیها را به خود اختصاص دادهاند.
روح تعاونی در کالبد قانون
در اقتصاد ایران تحقق سهم 25 درصدی تعاونی از اقتصاد و سهم 30 درصدی از منابع خصوصیسازی بنگاههای دولتی دغدغه اصلی برنامهریزان در قانون برنامه پنجم و ششم توسعه بوده است. در ماده 124 قانون برنامه پنجم توسعه بر الگوی تعاونی تأکید شده است. مبتنی بر این ماده، دولت مکلف است سهم بخش تعاون از بازارهای پولی را از طریق تسهیل در صدور مجوز مؤسسات مالی و پولی و بانکهای تعاونی به 15 درصد برساند. همچنین، سرمایه بانک توسعه تعاون و صندوق ضمانت سرمایهگذاری تعاون بهطور سالیانه باید از طریق اجرای بند «2» ماده 129 قانون اجرای سیاستهای اصل 44 قانون اساسی تقویت شود.
از سوی دیگر، در بند «د» اصل 44 قانون اساسی در دو جزء به تعاونیها توجه شده است. بند 1-1 توانمندسازی تعاونیها را مطرح کرده است و در بند 2-2 اختصاص %30 از درآمدهای حاصل از واگذاری، به تعاونیهای فراگیر ملی در راستای فقرزدایی مورد توجه قرار گرفته است و در بند 2-4 اعطای تسهیلات برای تقویت تعاونیها مورد ملاحظه بوده است.
ارزیابی تحقق اهداف قانون
علیرغم همه تأکیدات قانونی و راهبردی برای افزایش سهم تعاونیها در اقتصاد ایران به 25 درصد، مشاهده میگردد که تعاونیها نتوانستند بهخوبی در مسیر هدف خود حرکت کنند. ده درصد از اشتغال دنیا مربوط به بخش تعاون میشود. بخشی که در قویترین اقتصادهای دنیا حضور پررنگی را ایفا میکند. اما در ایران باوجود آنکه در سیاستهای کلی اصل 44 رسیدن به سهم 25 درصدی تعاون در برنامه پنجم توسعه هدفگذاری شد، همچنان سهم این بخش بین 5 تا 8 درصد برآورد میشود.
تعاونیهای خدماتی با حدود هجده هزار، تعاونیهای کشاورزی با تعداد تقریبی پانزده هزار و تعاونیهای صنعتی با یازده هزار و تعاونیهای مسکن با 10 هزار، بیشترین تعاونیهای ایران را تشکیل میدهند. ایران با حدود یکصد هزار تعاونی ثبت شده، اولین کشور جهان در این رتبه است و آمریکا با حدود چهل هزار تعاونی ثبت شده در رتبه دوم قرار دارد. با این وجود، سهم بخش تعاون از ایجاد فرصت شغلی یک میلیون و 850 هزار فرصت شغلی است؛ یعنی 9 درصد از کل اشتغال کشور در اختیار بخش تعاون است. درحالیکه طبق اسناد بالادستی ازجمله سند سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و نیز سند چشمانداز بیست ساله کشور، بخش تعاونی باید 25 درصد اقتصاد باشد که به معنای سهم 15 درصدی از اشتغال ایران است.
چرا بخش تعاونی عقبماند؟
مبتنی بر آمار ارائه شده، 198 هزار تعاونی در کشور ثبت شده که 43 درصد آنها غیرفعال و راکد هستند. این آمار حاکی از آن است که مزیتهای اقتصادی و اجتماعی تعاونیها به درستی شناخته نشده و روند توسعهی آنها با برخی چالشها مواجه است. مشکلات و آسیبهای بخش تعاون اعم از مسائل حقوقی و قضایی، مسائل روابط انسانی، بودجه، کمرنگ شدن روح تعاون و حضور افراد غیرتعاونگر در لوای تعاونی، همگی برخاسته از دو محور کلی شامل مسائل قانونی و باورهای ذهنی نامولد درباره تعاونیها است.
از دیگر مشکلات تعاونیها، مسئلهی تأمین مالی است. این شرکتها عموماً با آوردههای ناچیز اعضا آغاز به کار میکنند. در شرایط فعلی، رشد یک شرکت بدون دسترسی به منابع تأمین مالی پایدار ممکن نیست. یکی از انتقادات صاحبان تعاونیها، عدم اعتماد نظام بانکی به ایشان است. بنابراین ضروری است دولت بهطور جدی به روشهای تأمین مالی شرکتهای تعاونی بیندیشد. یکی از راهها میتواند آسان گرفتن به بانکها در سیاست کنترل ترازنامه باشد؛ بهشرط آنکه اعتبارات بانکی را به شرکتهای تعاونی تخصیص دهند. استفاده از روش تأمین مالی جمعی نیز دیگر ابزاری است که میتواند در اختیار توسعهی بخش تعاونی قرار گیرد.
الزامات توسعهی تعاون
باوجود تأکیدات گسترده در سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی و اهمیت تعاون در این نظام اقتصادی، متأسفانه هنوز فاصلهی بین آمار کمی تعاونیها و کیفیت مطلوبشان فاصله بسیار است. بنابراین ضروری است برای پشتیبانی از تعاونیها و مانعزدایی از رشد سهم بخش تعاونی در اقتصاد ملی تدابیری اندیشیده شود. یکی از اصلیترین رشد بخش تعاونی، ایجاد و تقویت فرهنگ تعاون است. فرهنگ تعاون باید بهعنوان یک تفکر و ارزش ملی در ذهن آحاد مردم جامعه نهادینه شود. از دیگر ضرورتهای رشد بخش تعاونی، شناسایی و حمایت از تعاونیهای پیشران -بهمثابه لوکوموتیو کل بخش تعاونی- است.
همچنین ضروری است سیاستهای پشتیبانی و مانعزدایی از توسعهی تعاونیها، در یک چارچوب واحد و یک بسته قانونی مشترک قرار گیرند. علاوهبر همسویی قوانین و تعاونیها، نیاز است دستگاههای اجرایی کشور -نظیر وزارتخانههای مرتبط- برای توسعهی تعاونیهای ذیل خود برنامهی مشترک داشته باشند. این امر موجب جلوگیری از موازیکاری و افزایش ضریب موفقیت در تحقق اهداف خواهد شد.
منبع: KHAMENEI.IR
انتهای پیام/